معنی 일관되게
일관되게
به طور منسجم، به طور مداوم، به طور هماهنگ
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 일관되게
일치되게
일치되게
با سازِگاری، بِه صورَتِ هَماهَنگ، بِه طُورِ هَماهَنگ
دیکشنری کره ای به فارسی