معنی 인지할 수 있게
인지할 수 있게
به طور محسوس
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 인지할 수 있게
인용할 수 있게
인용할 수 있게
بِه طُورِ نَقل قُولی، قابِلِ نَقل قُول
دیکشنری کره ای به فارسی
설명할 수 있게
설명할 수 있게
بِه طُورِ قابِل تَوضِیح، تا بِتَوانَد تُوضِیح دَهَد
دیکشنری کره ای به فارسی
상상할 수 있게
상상할 수 있게
بِه طُورِ قابِلِ تَصَوُّر، قابِلِ تَصَوُّر
دیکشنری کره ای به فارسی
접근할 수 있게
접근할 수 있게
دَسترَس پَذیر، قابِلِ دَسترَس
دیکشنری کره ای به فارسی
교환할 수 있게
교환할 수 있게
بِه طُورِ قابِلِ تَعویض، تا بِتَوانیم مُبادِلِه کُنیم
دیکشنری کره ای به فارسی
반박할 수 있게
반박할 수 있게
قابِلِ اِثبات، تا بِتَوانَم تَکذیب کُنَم
دیکشنری کره ای به فارسی
신뢰할 수 있게
신뢰할 수 있게
مُعتَبَر، قابِلِ اِعتِماد، با اِعتِبار
دیکشنری کره ای به فارسی
입증할 수 있게
입증할 수 있게
قابِلِ اِثبات
دیکشنری کره ای به فارسی
이해할 수 있게
이해할 수 있게
بِه طُورِ قابِلِ دَرک، قابِلِ دَرک، بِه طُورِ قابِلِ فَهم
دیکشنری کره ای به فارسی