معنی 익숙함
익숙함
عادت، آشنا
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 익숙함
조숙함
조숙함
زودرَسی
دیکشنری کره ای به فارسی
익숙한
익숙한
مَعمولی، آشِنا
دیکشنری کره ای به فارسی
친숙함
친숙함
آشنایی
دیکشنری کره ای به فارسی
능숙함
능숙함
زیرَکی، مُسَلَّط، زِبَردَستی
دیکشنری کره ای به فارسی