معنی 이동하다
이동하다
جابجا کردن، حرکت کنید، حرکت دادن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 이동하다
선동하다
선동하다
تَحرِیک کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
생동하다
생동하다
زِندِه کَردَن، پُر جُنب و جوش
دیکشنری کره ای به فارسی
진동하다
진동하다
لَرزیدَن، لَرزِش
دیکشنری کره ای به فارسی
행동하다
행동하다
عَمَل کَردَن، عَمَل کُنید، رَفتار کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
해동하다
해동하다
یَخ زُدایی کَردَن، آب شُدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
변동하다
변동하다
نَوَسَان داشتَن، نَوَسَان داشتِه باشَد
دیکشنری کره ای به فارسی
작동하다
작동하다
عَمَل کَردَن، کار کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
이혼하다
이혼하다
طَلاق گِرِفتَن، طَلاق
دیکشنری کره ای به فارسی
이행하다
이행하다
بَرآوَردِه کَردَن، بَرآوَردِه کُند
دیکشنری کره ای به فارسی