معنی 의식적으로
의식적으로
به طور تشریفاتی، آگاهانه، با آگاهی، به طور آیینی
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 의식적으로
생식적으로
생식적으로
بِه صورَتِ تَولِیدی، تَولِید مِثلی
دیکشنری کره ای به فارسی
공식적으로
공식적으로
بِه طُورِ رَسمی، رَسماً، بِه طُورِ فُرمولی
دیکشنری کره ای به فارسی
장식적으로
장식적으로
بِه طُورِ تَزئِینی، بِه صورَتِ تَزئینی، زینَتی
دیکشنری کره ای به فارسی
미식적으로
미식적으로
بِه طُورِ گاستِرونومیک، اَز نَظَرِ خُوراکی
دیکشنری کره ای به فارسی
무의식적으로
무의식적으로
بی فِکری، ناخُودآگاه، بِه طُورِ ناخُودآگاه، نَاخوَاستَه
دیکشنری کره ای به فارسی
의학적으로
의학적으로
بِه طُورِ پِزِشکی، اَز نَظَرِ پِزِشکی
دیکشنری کره ای به فارسی
의존적으로
의존적으로
وابَستِه
دیکشنری کره ای به فارسی
육식적으로
육식적으로
گوشتخواری
دیکشنری کره ای به فارسی
의무적으로
의무적으로
بِه صورَتِ اِلزامی، وَاجِب، اِجباری
دیکشنری کره ای به فارسی