معنی 의식 없이
의식 없이
بدون تشریفات، بدون آگاهی
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 의식 없이
의심 없이
의심 없이
بِدونِ سُوال، بِدونِ شَک، بِدونِ سوءِظَن
دیکشنری کره ای به فارسی
의식 없는
의식 없는
بی هوش، ناخُودآگاه
دیکشنری کره ای به فارسی
의미 없이
의미 없이
بِه طُورِ بی مَعنی، بِدونِ مَعنی، بِه طُورِ بیهودِه، بی مَعنی
دیکشنری کره ای به فارسی