معنی 응축된
응축된
تراکم یافته، متراکم شده است
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 응축된
응용된
응용된
کاربُردی، اِعمال مِی شَوَد
دیکشنری کره ای به فارسی
응축
응축
چِگالی، مُتِراکِم شُدَن
دیکشنری کره ای به فارسی