معنی 울퉁불퉁함
울퉁불퉁함
ناهمواری، برآمده، گریی
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 울퉁불퉁함
울퉁불퉁한
울퉁불퉁한
پُر دَست اَنداز، بَرآمَدِه، ناهَموار
دیکشنری کره ای به فارسی
울퉁불퉁
울퉁불퉁
بَرجَستِگی، بَرآمَدِه
دیکشنری کره ای به فارسی