معنی 운반하다
운반하다
کشیدن، حمل کنید، حمل و نقل کردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 운반하다
수반하다
수반하다
مُستَلزَم بودَن، مُستَلزَم
دیکشنری کره ای به فارسی
운전하다
운전하다
رانَندِگی کَردَن، رانَندِگی کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
운동하다
운동하다
تَمرین کَردَن، کار کَردَن، وَرزِش کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
위반하다
위반하다
شِکَستَن، نَقض کُنَد، مُخالِفَت کَردَن، نَقض کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی