معنی 용서하다
용서하다
ببخشیدن، ببخش، عذر خوٰاستن، بخشش کردن، بخشیدن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 용서하다
용출하다
용출하다
نَشت یافتَن، فَوَران کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
용접하다
용접하다
لَحیم کَردَن، جوش
دیکشنری کره ای به فارسی
용서하며
용서하며
با بَخشِش، بَخشَندِه
دیکشنری کره ای به فارسی
용서하는
용서하는
بَخشَندِه
دیکشنری کره ای به فارسی
용감하다
용감하다
شُجاع بودَن، شُجاع
دیکشنری کره ای به فارسی
낙서하다
낙서하다
چاپیدن، خَط خَطی کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی