معنی 요소를 만들다
요소를 만들다
عامل بودن، ایجاد عناصر
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 요소를 만들다
민트를 만들다
민트를 만들다
نَعناع تَهیِّه کَردَن، نَعنا دُرُست کُن
دیکشنری کره ای به فارسی
기초를 만들다
기초를 만들다
پایِه گُذاری کَردَن، یِک پایِه ایجاد کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی