معنی 오염된
오염된
آلوده
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 오염된
감염된
감염된
مُبتَلا بِه، مُبتَلا شُدِه
دیکشنری کره ای به فارسی
오염원
오염원
آلودِگی کُنَندِه، مَنبَع آلودِگی
دیکشنری کره ای به فارسی
오래된
오래된
قَدیمی، اَرجمَند، کُهنِه
دیکشنری کره ای به فارسی
오염
오염
آلودِگی
دیکشنری کره ای به فارسی