معنی 예측하다
예측하다
پیش بینی کردن، پیش بینی کنید، آشکار کردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 예측하다
예언하다
예언하다
پیش بینی کَردَن، پیشگویی کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
예약하다
예약하다
کِتاب کَردَن، رِزرو کُنید، رِزِرو کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
예시하다
예시하다
مِثال زَدَن، نِشان دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی
예상하다
예상하다
پیش بینی کَردَن، اِنتِظار می رَوَد
دیکشنری کره ای به فارسی
예금하다
예금하다
سِپُردَن، سِپُردِه گُذاری
دیکشنری کره ای به فارسی
예고하다
예고하다
پیش نِشان دادَن، پیش بینی کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
예감하다
예감하다
گُمان کَردَن، پیش بینی داشتِه باشید
دیکشنری کره ای به فارسی
추측하다
추측하다
حَدس زَدَن، حَدس بِزَن، گُمان کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی