معنی 얼어붙어
얼어붙어
یخ زده، منجمد شده
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 얼어붙어
얼어붙은
얼어붙은
یَخ زَدَه، مُنجَمِد شُدِه
دیکشنری کره ای به فارسی