معنی 어지럽히다
어지럽히다
سرگیجه دادن، به هم ریختن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 어지럽히다
간지럽히다
간지럽히다
قِلقِلک کَردَن، قِلقِلَک دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی