معنی 양보하다
양보하다
تسلیم کردن، بازده، گذشتن، تحویل دادن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 양보하다
진보하다
진보하다
پیشرَفت کَردَن، پیشرَفت
دیکشنری کره ای به فارسی
홍보하다
홍보하다
تَبلِیغ کَردَن، تَرویج کُنَند
دیکشنری کره ای به فارسی
양조하다
양조하다
دَم کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
양보하는
양보하는
تَسلِیم شُدِه، تَسلِیم شُدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
양도하다
양도하다
واگُذار کَردَن، تَحویل دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی
양념하다
양념하다
طَعم دار کَردَن، فَصل
دیکشنری کره ای به فارسی
양각하다
양각하다
بَرجَستِه کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی