معنی 약하게 하다
약하게 하다
ضعیف کردن، تضعیف شود
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 약하게 하다
습하게 하다
습하게 하다
مَرطوب کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
취하게 하다
취하게 하다
مَست کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
하게 하다
하게 하다
اِجازِه دادَن، دارَند
دیکشنری کره ای به فارسی
소원하게 하다
소원하게 하다
بیگانِه کَردَن، غَریبِه
دیکشنری کره ای به فارسی
슬프게 하다
슬프게 하다
غَمگین کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
지치게 하다
지치게 하다
خَستِه کَردَن، خَستِه
دیکشنری کره ای به فارسی
지루하게 하다
지루하게 하다
کِسِل کُنَندِه بودَن، مَتِّه
دیکشنری کره ای به فارسی
즐겁게 하다
즐겁게 하다
سَرگَرم کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
조용하게 하다
조용하게 하다
ساکِت کَردَن، سُکوت
دیکشنری کره ای به فارسی