معنی 암송하다
암송하다
از بر خوٰاندن، تلاوت کن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 암송하다
소송하다
소송하다
دَعوی کَردَن، دادخوٰاهی
دیکشنری کره ای به فارسی
방송하다
방송하다
پَخش کَردَن، پَخش می شَوَد، پَخش تِلِویزیونی کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
발송하다
발송하다
اِرسال کَردَن، فِرِستادَن
دیکشنری کره ای به فارسی
암시하다
암시하다
اِشارِه کَردَن، اِشارِه، کِنایِه زَدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
암살하다
암살하다
تِرُور کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
전송하다
전송하다
مُنتَقِل کَردَن، اِنتِقال دَهَد
دیکشنری کره ای به فارسی