معنی 암살하다
암살하다
ترور کردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 암살하다
학살하다
학살하다
کُشتَن، ذِبح
دیکشنری کره ای به فارسی
암시하다
암시하다
اِشارِه کَردَن، اِشارِه، کِنایِه زَدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
암송하다
암송하다
اَز بَر خوٰاندَن، تِلاوَت کُن
دیکشنری کره ای به فارسی