معنی 안정화
안정화
پایداری، تثبیت
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 안정화
고정화
고정화
ثابِت سازی، بی حَرَکَتی
دیکشنری کره ای به فارسی
안정성
안정성
پایداری، ثُبات، اِطمینان دَر قَدَم بَرداشتَن
دیکشنری کره ای به فارسی
안정된
안정된
ثابِت، پایدار
دیکشنری کره ای به فارسی
결정화
결정화
بُلور شُدَن، تَبَلوُر
دیکشنری کره ای به فارسی
정화
정화
تَصفِیَه، تَطهیر
دیکشنری کره ای به فارسی