معنی 악화된
악화된
وخیم تر، بدتر شد
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 악화된
정화된
정화된
تَصفِیَه شُدِه، خالِص شُدِه
دیکشنری کره ای به فارسی
골화된
골화된
سَنگی شُدِه، اُستِخوٰانی شُدِه
دیکشنری کره ای به فارسی
퇴화된
퇴화된
تَنَزُّل یافتِه، مُنحَطّ شُدِه اَست
دیکشنری کره ای به فارسی
악화
악화
تَشدِید، زَوال
دیکشنری کره ای به فارسی