معنی 숙달하다
숙달하다
استاد شدن، استاد
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 숙달하다
배달하다
배달하다
تَحویل دادَن، تَحویل دَهید
دیکشنری کره ای به فارسی
전달하다
전달하다
رِساندَن، تَحویل دَهید، مُنتَقِل کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
도달하다
도달하다
رِسیدَن
دیکشنری کره ای به فارسی