معنی 수리하다
수리하다
اصلاح کردن، تعمیر، ترمیم کردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 수리하다
수용하다
수용하다
تَسهِیل کَردَن، قَبول کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
수영하다
수영하다
شِنا کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
수여하다
수여하다
اِعطا کَردَن، عَطا کَردَن، بَخشیدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
수습하다
수습하다
کارآموزی کَردَن، مُستَقِرّ شُدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
수선하다
수선하다
وَصلِه زَدَن، تَرمیم
دیکشنری کره ای به فارسی
수색하다
수색하다
جُستُجو کَردَن، جُستُجو کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
수반하다
수반하다
مُستَلزَم بودَن، مُستَلزَم
دیکشنری کره ای به فارسی
수확하다
수확하다
مَحصول بَرداشت کَردَن، بَرداشت، بَرداشت کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
수행하다
수행하다
رَهبَری کَردَن، اَنجام دَهَد، اَنجام دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی