معنی 소리치다
소리치다
فریاد کشیدن، فریاد بزن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 소리치다
소리내다
소리내다
صِدا دادَن، فَریاد بِزَن
دیکشنری کره ای به فارسی
물리치다
물리치다
دَفع کَردَن، شِکَست، رَد کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی