معنی 소란을 피우다
소란을 피우다
حواس پرت کردن، سر و صدا کردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 소란을 피우다
향을 피우다
향을 피우다
عِطر زَدَن، بُخور دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی
꽃을 피우다
꽃을 피우다
گُل دادَن، شُکوفِه دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی