معنی 선제적으로
선제적으로
به طور پیشگیرانه، پیشگیرانه
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 선제적으로
선형적으로
선형적으로
خَطّی، بِه صورَتِ خَطّی
دیکشنری کره ای به فارسی
선택적으로
선택적으로
بَرگُزیدِه، بِه صورَتِ اِختیاری، اِنتِخابی، اِختیاری
دیکشنری کره ای به فارسی
선율적으로
선율적으로
بِه طُورِ مِلُودیک، بِه صورَتِ مِلُودیک
دیکشنری کره ای به فارسی
선언적으로
선언적으로
بِه طُورِ بَیانی، بِه صورَتِ اِعلامی
دیکشنری کره ای به فارسی
선거적으로
선거적으로
اِنتِخاباتی، بِه صورَتِ اِنتِخاباتی
دیکشنری کره ای به فارسی
국제적으로
국제적으로
بِه طُورِ بینُ المِلَلی، دَر سَطح بِین المِلَلی
دیکشنری کره ای به فارسی
경제적으로
경제적으로
اَز نَظَرِ اِقتِصادی
دیکشنری کره ای به فارسی
문제적으로
문제적으로
بِه طُورِ مُشکِل ساز، مُشکِل ساز
دیکشنری کره ای به فارسی