معنی 선율적으로
선율적으로
به طور ملودیک، به صورت ملودیک
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 선율적으로
선형적으로
선형적으로
خَطّی، بِه صورَتِ خَطّی
دیکشنری کره ای به فارسی
선택적으로
선택적으로
بَرگُزیدِه، بِه صورَتِ اِختیاری، اِنتِخابی، اِختیاری
دیکشنری کره ای به فارسی
선제적으로
선제적으로
بِه طُورِ پیشگیرانِه، پیشگیرانِه
دیکشنری کره ای به فارسی
선언적으로
선언적으로
بِه طُورِ بَیانی، بِه صورَتِ اِعلامی
دیکشنری کره ای به فارسی
선거적으로
선거적으로
اِنتِخاباتی، بِه صورَتِ اِنتِخاباتی
دیکشنری کره ای به فارسی
효율적으로
효율적으로
بِه طُورِ کارآمَد، بِه طُورِ مُؤَثِّر
دیکشنری کره ای به فارسی
규율적으로
규율적으로
اِنضِباطی، اَز نَظَرِ اِنضِباطی
دیکشنری کره ای به فارسی
자율적으로
자율적으로
بِه طُورِ مُستَقِل
دیکشنری کره ای به فارسی