معنی 샤워하다
샤워하다
باران باریدن، دوش بگیر
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 샤워하다
미워하다
미워하다
نَفرَت داشتَن، نَفرَت
دیکشنری کره ای به فارسی