معنی 생식적으로
생식적으로
به صورت تولیدی، تولید مثلی
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 생식적으로
생태적으로
생태적으로
اَز نَظَرِ زیست مُحیطی
دیکشنری کره ای به فارسی
생산적으로
생산적으로
بِه طُورِ سازَندِه، مُوَلِّد
دیکشنری کره ای به فارسی
공식적으로
공식적으로
بِه طُورِ رَسمی، رَسماً، بِه طُورِ فُرمولی
دیکشنری کره ای به فارسی
장식적으로
장식적으로
بِه طُورِ تَزئِینی، بِه صورَتِ تَزئینی، زینَتی
دیکشنری کره ای به فارسی
미식적으로
미식적으로
بِه طُورِ گاستِرونومیک، اَز نَظَرِ خُوراکی
دیکشنری کره ای به فارسی
육식적으로
육식적으로
گوشتخواری
دیکشنری کره ای به فارسی
의식적으로
의식적으로
بِه طُورِ تَشریفاتی، آگاهانِه، با آگاهی، بِه طُورِ آیینی
دیکشنری کره ای به فارسی
도식적으로
도식적으로
بِه طُورِ نِموداری، بِه صورَت شِماتیک
دیکشنری کره ای به فارسی