معنی 새끼를 낳다
새끼를 낳다
فرزند داشتن، زایمان کند
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 새끼를 낳다
미끼를 쓰다
미끼를 쓰다
طُعمِه گُذاشتَن، اَز طُعمِه اِستِفادِه کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی