معنی 상환하다
상환하다
پرداخت کردن، بازپرداخت
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 상환하다
순환하다
순환하다
چَرخاندَن، گَردِش کُنَد
دیکشنری کره ای به فارسی
상징하다
상징하다
نَمادین بودَن، نَمَاد کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
상승하다
상승하다
صُعود کَردَن، بالا آمَدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
상속하다
상속하다
اِرث بُردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
상상하다
상상하다
تَصَوُّر کَردَن، تَصَوُّر کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
상담하다
상담하다
مُشاوِرِه کَردَن، مَشوِرَت کُنید، مُشاوِرِه دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی
교환하다
교환하다
مُبادِلِه کَردَن، مُبادِلِه، تَعویض کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
변환하다
변환하다
تَبدیل کَردَن، تَبدیل کُنید، تَغییر دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی