معنی 상속하다
상속하다
ارث بردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 상속하다
상환하다
상환하다
پَرداخت کَردَن، بازپَرداخت
دیکشنری کره ای به فارسی
상징하다
상징하다
نَمادین بودَن، نَمَاد کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
상승하다
상승하다
صُعود کَردَن، بالا آمَدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
상상하다
상상하다
تَصَوُّر کَردَن، تَصَوُّر کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
상담하다
상담하다
مُشاوِرِه کَردَن، مَشوِرَت کُنید، مُشاوِرِه دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی
지속하다
지속하다
اِصرار کَردَن، اِدامِه
دیکشنری کره ای به فارسی
구속하다
구속하다
خَریداری کَردَن، بازخَرید
دیکشنری کره ای به فارسی
계속하다
계속하다
اِدامِه دادَن، اِدامِه
دیکشنری کره ای به فارسی
약속하다
약속하다
وَعدِه دادَن، قُول دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی