معنی 상대적으로
상대적으로
نسبتاً
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 상대적으로
상호적으로
상호적으로
بِه طُورِ مُتِقابِل، مُتِقابِل، مُتِقابِلاً
دیکشنری کره ای به فارسی
상징적으로
상징적으로
بِه طُورِ نَمادین، بِه صورَتِ نَمادین
دیکشنری کره ای به فارسی
상업적으로
상업적으로
بِه طُورِ تِجاری، تِجاری
دیکشنری کره ای به فارسی
상상적으로
상상적으로
بِه طُورِ خَیالی، بِه صورَتِ تَخَیُّلی
دیکشنری کره ای به فارسی
현대적으로
현대적으로
بِه طُورِ مُدِرن، بِه صورَتِ مُدِرن
دیکشنری کره ای به فارسی
학대적으로
학대적으로
بِه طُورِ سوءِ اِستِفادِه آمیز، تُوهین آمیز
دیکشنری کره ای به فارسی
열대적으로
열대적으로
بِه طُورِ اُستُوایی، گَرمسیری
دیکشنری کره ای به فارسی
적대적으로
적대적으로
بِه طُورِ خَصمانِه، خَصمانِه
دیکشنری کره ای به فارسی