معنی 삽입하다
삽입하다
قرار دادن، درج کنید، درج کردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 삽입하다
수입하다
수입하다
وارِد کَردَن، وارِدات
دیکشنری کره ای به فارسی
주입하다
주입하다
مَخلوط کَردَن، تَزرِیق کُنید، تَزرِیق کَردَن، نَهادَن
دیکشنری کره ای به فارسی
개입하다
개입하다
مُداخِلِه کَردَن، مُداخِلِه کُند
دیکشنری کره ای به فارسی
침입하다
침입하다
دِخالَت کَردَن، شِکَستَن
دیکشنری کره ای به فارسی