معنی 삼가다
삼가다
پرهیز کردن، تحمّل کردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 삼가다
삼키다
삼키다
بَلعیدَن، قورت بِدِه
دیکشنری کره ای به فارسی
나가다
나가다
خارِج شُدَن، بِرو بیرون
دیکشنری کره ای به فارسی
가다
가다
رَفتَن، بِرو
دیکشنری کره ای به فارسی