معنی 산전적으로
산전적으로
به طور پیش زایمانی، قبل از تولّد
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 산전적으로
산업적으로
산업적으로
بِه طُورِ صَنعَتی، بِه صورَتِ صَنعَتی
دیکشنری کره ای به فارسی
산술적으로
산술적으로
بِه طُورِ حِسابی، بِه صورَتِ حِسابی
دیکشنری کره ای به فارسی
산발적으로
산발적으로
بِه طُورِ پَراکَندِه، بِه صورَتِ پَراکَندِه
دیکشنری کره ای به فارسی
고전적으로
고전적으로
کِلاسیک، بِه صورَتِ کِلاسیک
دیکشنری کره ای به فارسی
금전적으로
금전적으로
اَز نَظَرِ مالی
دیکشنری کره ای به فارسی
발전적으로
발전적으로
اَز نَظَرِ تَوسِعَه، اَز نَظَرِ تَوسِعَه ای
دیکشنری کره ای به فارسی
유전적으로
유전적으로
بِه طُورِ ژِنِتیکی، اَز نَظَرِ ژِنِتیکی، بِه طُورِ اِرثی
دیکشنری کره ای به فارسی
도전적으로
도전적으로
چالِش بَراَنگیز، سَرکِشی، چالِش جویانِه
دیکشنری کره ای به فارسی