معنی 산성화하다
산성화하다
اسیدی کردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 산성화하다
산업화하다
산업화하다
صَنعَتی کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
활성화하다
활성화하다
فَعّال کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی