معنی 비웃다
비웃다
تحقیر کردن، تمسخر، مسخره کردن، تمسخر کردن، تمسخرآمیز لبخند زدن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 비웃다
비틀다
비틀다
چَرخاندَن، پیچ، پیچاندَن
دیکشنری کره ای به فارسی
비추다
비추다
رُوشَن کَردَن، تابِش کُنَد
دیکشنری کره ای به فارسی
비웃음
비웃음
پوزخَند، تَمَسخُر
دیکشنری کره ای به فارسی
비우다
비우다
خالی کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
비비다
비비다
سَر بِه سینِه زَدَن، مَخلوط کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
웃다
웃다
لَبخَند زَدَن، بِخَند، خَندیدَن، لَبخَندیدَن
دیکشنری کره ای به فارسی