معنی 분리기
분리기
جداکننده
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 분리기
분리성
분리성
جُدا بودَن، تَفکِیک پَذیری
دیکشنری کره ای به فارسی
분리된
분리된
جُدا شُدِه، جُدا شُدِه اَست
دیکشنری کره ای به فارسی
분리
분리
تَفکِیک، جُدایی، بی اِرتِباطی
دیکشنری کره ای به فارسی
분기
분기
اِنحِراف، شاخِه، پیچیدِگی
دیکشنری کره ای به فارسی