معنی 부활시키다
부활시키다
زنده کردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 부활시키다
부패시키다
부패시키다
فاسِد کَردَن، فاسِد
دیکشنری کره ای به فارسی