معنی 부패한
부패한
فاسد، پوسیده
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 부패한
실패한
실패한
نامُوَفَّق، شِکَست خُورد
دیکشنری کره ای به فارسی
부당한
부당한
ناعادِلانِه، مَبانی، غِیرِ شایِستِه، مُباشِر
دیکشنری کره ای به فارسی
부패자
부패자
فاسِد، مَفسَدِه
دیکشنری کره ای به فارسی
부패성
부패성
فَسادپَذیری، فاسِد شُدَنی
دیکشنری کره ای به فارسی
부족한
부족한
کاستی دار، کَمیاب، ناکافی، ناقِص، اَندَک، نایاب، کَم
دیکشنری کره ای به فارسی
부유한
부유한
خُوب حال، ثَروَتمَند
دیکشنری کره ای به فارسی
부패
부패
فَسادگَری، فَساد، تَعَفُّن
دیکشنری کره ای به فارسی