معنی 부여하다
부여하다
اهدا کردن، کمک مالی
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 부여하다
수여하다
수여하다
اِعطا کَردَن، عَطا کَردَن، بَخشیدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
참여하다
참여하다
پِیوَستَن، شِرکَت کُنَند، شِرکَت کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
기여하다
기여하다
مُشارِکَت کَردَن، کُمَک کُنَد
دیکشنری کره ای به فارسی
관여하다
관여하다
دَرگیر کَردَن، دَرگیر شُدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
부산하다
부산하다
شُلوغی کَردَن، شُلوغی
دیکشنری کره ای به فارسی
부과하다
부과하다
تَحمیل کَردَن، تَحمیل کُنَد
دیکشنری کره ای به فارسی
부화하다
부화하다
تُخم گُذاری کَردَن، دَریچِه
دیکشنری کره ای به فارسی
부족하다
부족하다
کَمبود داشتَن، کَمبود
دیکشنری کره ای به فارسی
부정하다
부정하다
اِنکار کَردَن، ناپاک، مَنفی کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی