جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با 부르다

찌르다

찌르다
تِرکاندَن، تَولِید، سوزاندَن، تَحرِیک کَردَن، پَرچَم زَدَن، زَخمی کَردَن، نِیش زَدَن
دیکشنری کره ای به فارسی

부풀다

부풀다
نَفخ کَردَن، باد کَردَن، بَرآمَدِگی پِیدا کَردَن، تَوَرُّم ایجاد کَردَن، وَرَم کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی