معنی 버릇없게
버릇없게
به طور بی ادبانه، خراب شده
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 버릇없게
버릇없는
버릇없는
بی شَرم، خَراب شُدِه، پَروَرِش یافتِه
دیکشنری کره ای به فارسی