معنی 바쁘다
바쁘다
مشغول بودن، مشغول
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 바쁘다
바치다
바치다
وَقف کَردَن، اِختِصاص دَهَد
دیکشنری کره ای به فارسی
바쁘게
바쁘게
بِه طُورِ پُرمَشغَلِه، شُلوغ
دیکشنری کره ای به فارسی
바르다
바르다
لَکِّه اَنداختَن، دُرُست اَست
دیکشنری کره ای به فارسی
바래다
바래다
کَم رَنگ شُدَن، مَحو شُدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
바꾸다
바꾸다
تَغییر دادَن، تَغییر دَهید
دیکشنری کره ای به فارسی
바다
바다
دَریا، اُقیانوس
دیکشنری کره ای به فارسی