معنی 미워하다
미워하다
نفرت داشتن، نفرت
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 미워하다
샤워하다
샤워하다
باران باریدَن، دوش بِگیر
دیکشنری کره ای به فارسی
미워하며
미워하며
با نَفرَت، مُتِنَفِّر بودَن
دیکشنری کره ای به فارسی