معنی 미미하게
미미하게
به طور جزئی، کمی
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 미미하게
희미하게
희미하게
تاریکانِه، کَمرَنگ، بِه طُورِ ضَعیف
دیکشنری کره ای به فارسی
미흡하게
미흡하게
نازیبا، بِه اَندازِه کافی
دیکشنری کره ای به فارسی
미묘하게
미묘하게
بِه طُورِ ظَریف
دیکشنری کره ای به فارسی