معنی 무심코
무심코
به طور تصادفی، ناخواسته، بی توجّه، سرسری
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 무심코
무심함
무심함
بی تَفَکُّری، بی اِعتِنایی
دیکشنری کره ای به فارسی
무심한
무심한
غافِل، بی تَعارُف
دیکشنری کره ای به فارسی