معنی 무시하고
무시하고
بی ملاحظه، نادیده گرفتن، به طور بی توجّه
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 무시하고
무시하다
무시하다
بی تَوَجُّهی کَردَن، نادیدِه گِرِفتَن، غِفلَت کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
무시하는
무시하는
بی اِعتِنا، نادیدِه گِرِفتَن
دیکشنری کره ای به فارسی