معنی 모욕하다
모욕하다
توهین کردن، توهین، تحقیر کردن، آزار رساندن، ناسزا گفتن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 모욕하다
목욕하다
목욕하다
حَمّام کَردَن، حَمّام کُن
دیکشنری کره ای به فارسی
모험하다
모험하다
ماجَراجویی کَردَن، ماجَراجویی
دیکشنری کره ای به فارسی
모집하다
모집하다
ثَبتِ نام کَردَن، اِستِخدام کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
모방하다
모방하다
تَقلِید کَردَن، تَقلِید کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
욕하다
욕하다
بَدگویی کَردَن، قَسَم بُخُور
دیکشنری کره ای به فارسی